بایگانی دستهها: Uncategorized
بودیم و نخواهیم بود
2011/09/09
نوشته شده توسط در ما چهار نفر بودیم.
یکیمون هفت سال پیش مُرد، یکیمون چند وقت پیش رفت (هرچند خیلی وقت از رفتنش میگذشت) و یکیمون هم تازگیا.
آخری هم ترک عادت نکرده و مث سابق دور خودش میگرده.
2011/04/08
نوشته شده توسط در یک سر پر حرف ـ که لغزونه ـ رو یک گردن، چه حرف حسابی میتونه داشته باشه جز بیتابی چشماش؟
اجباری ـ ۳
2010/11/21
نوشته شده توسط در زمستون ۸۶ رو یادتونه؟ که ۲روز کل مملکت تعطیل شده بود و سرماش تو ۵۰ سال گذشتهش بیسابقه بود؟ لابد یا رفته بودین برفبازی یا تو یهجای گرم و نرم. منم بیکارنبودم، مراقب منبع گازوییل ساختمون شماره ۳ مرکز آموزش مخابرات لویزان بودم که یخ نزنه و همزمان هی رو برفا تف میکردم تا ببینم تا چه عمقی نفوذ میکنه و تو چند ثانیه یخ میزنه. لیسانسهی مملکت بودم.